عمق تنهايي.سکوت بيکسي

سلام عزيزان.به عمق تنهايي خوش آمديد.عزيزان من به ديدن وبي نميام پس دعوت نکنيد که شرمنده بشم.اميدوارم لحظات خوبيو در عمق تنهايي داشته باشيد.اگه نظري پيشنهادي انتقادي داشتيد بهم بگيد ممنون

عمــ ـــق تنهــ ـــایی

گاهی تنهایی ام آنقدر عمیق است*که در آسمان هم احساس میکنم در قفسم.










خیلی خوشحال شدم وقتی رسیدم ایستگاه و دسته گل رز صورتی را جلوی صورتش دیدم.

عشق باید کلاسیک باشد. با آداب و رسوم کامل این را خودم چند بار به اش گفته بودم.


من دستکش تور داشتم و او یک کت و شلوار فاستونی با یک گل کوچک روی سنجاق کراوات. …..

قطار از کنارمان رد شد. عطر مادام روشا در هوا بود.

گفت اولین بار است که متوجه رنگ چشم هایم می شود؛ آبی مایل به بنفش.

جمله اولی که آدم در این دیدارها می گوید خیلی مهم است. باید به اندازه کافی رمانتیک باشد.

دم در که رسیدیم گفتم عزیزم من هیچ وقت امروز را فراموش نمی کنم ولی او باز حوصله اش سر رفته بود.

گره کراواتش را شل کرد و گفت: «این آخرین باره باهات میام».

گفت خیلی یواش راه می روم و حوصله اش را سر می برم.

من هم عصبانی شدم گفتم: «پیژامه راه راهت خیلی چروکه، اصلا هم فاستونی سبز نیست».

پرستار آسایشگاه دوباره برای خروج غیرقانونی دعوایمان کرد. 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





?

Love Icons

Love Icons



با کليک روي +? عمق تنهايي رادر گوگل محبوب کنيد

style=div style=0&br onmouseover=br20br